نیایش و نور خدا علی(ع)
خدایا!
به هر که دل بستم تو دلم را شکستی. عشق هر کسی را که به دل گرفتم
تو او را از من گرفتی.هر کجا خواستم دل دردمندم را آرامش دهم
و در سایه ی امیدی و به خاطر آرزویی برای دلم امنیتی بوجود آورم تو یکباره
همه را برهم زدی و در طوفان های وحشت زای حوادث رهایم کردی تا
هیچ آرزویی در دل نپرورم و به هیچ چیز امید نداشته باشم و
هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم.
خدایا!تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی
نداشته باشم و جز تو به چیزی یا کسی امید نبندم
و جز در سایه ی توکل به تو آرامش و امنیت احساس نکنم....
خدایا!تو را بر همه ی این نعمت ها شکر!!!
(شهید چمران)
***
امام علی علیه السلام
(اولین شهید محراب)
موقعی که علی (ع) را نزد پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله آوردند
رسول خدا به مادر علی فرمود:
برو حضرت حمزه را از ولادت علی با خبر کن. فاطمه بنت اسد گفت:
اگر من بروم چه کسی علی را شیر دهد؟رسول اکرم فرمود:
تو برو که من علی را سیر وسیراب خواهم کرد.
پیغمبر خدا زبان خود را در دهان علی نهاد و...
وقتیکه فاطمه بنت اسد برگشت علی را نظیر کودکان دیگر در میان جامه ای
پیچید و بست.علی آن جامه را پاره کرد و دست خود را بیرون آورد.
فاطمه جامه ی محکم تری آورد و حضرت علی را درمیان آن جامه پیچید و بست
و علی آنرا نیز پاره کرد.فاطمه بنت اسد همچنان به تعداد جامه ها اضافه کرد
تا اینکه تعداد شش جامه ی دیبای محکم و یک پوست حاضر کرد.
و علی (ع)را در میان آن ها پیچید و علی همه ی ان ها را پاره کرد و گفت:
ای مادر !دست مرا مبند که میخواهم این دست های خود رابرای تضرع و زاری
به درگاه خدا بلند کنم...
مطلب:دوران شیر خوارگی (بخش دوم)
صفحه:۲۲
بر گرفته ازکتاب:شهسوار اسلام
------------------------------------------------------------------------------------------
دل نوشت:
خدایا! تو را غریب دیم و غریبانه غریبت شدم . تو را بخشنده پنداشتم
و گنه کار شدم تو را وفادار دیدم و هر جا که رفتم بازگشتم
تو مرا چه دیدی که وفادار ماندی؟!!