فردا میرم مشـــــــهد...

همیشه وقتی حرم امام رضا رو از راه دور میبینم باهاش درد و دل میکنم

اما ایندفعه به خاطر این هاریکانی(یه اصطلاح جغرافیایی) که به قلب ما وارد شده

امام رضا خودش دعوت نامه فرستاده و گفته از راه دور نمیشه

حتما باید بیای اینجا...

دخیل هم که چه عرض کنم یه زنجیر چرخ باید به ضریحش ببندم و

برای اینکه  آدم بشم یه سفر به کــربلا هم  تو دفترچه ی عمر امسالم نوشته شده

انشــالله که برم دیگه بر نگردم...

دونه دونه تون رو از یاد نخواهم برد موقع زیارت البته

من محتاج ترم به دعای شما عزیزان..

*****

ما درره ثامن الحجج می میریم 

از طـوس سراغ کــربلا می گیریم

امروز چو چشمه های ســرخ اشکیم

فردا به رکـاب منقم تکبیریم ...

 

 

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

کاش ار جنس جنون بال و پری بود مرا

مثل سیمرغ از اینجا سفری بود مرا

از همان کوچه سر میشکند دیوارش

باز در حالت مستی گذری بود مرا

هیچ پروا دلم ازدغدغه ی راه نداشت

چون تو ای عشق اگر همسفری بود مرا

رقص زلف سر نی دیدم و با خود گفتم

بین هفتاد و دوتن کاش سری بود مرا

پیشتر ازآن که رسد مرگ بمیری هنر است

کاش ای کاش که روزی هنری بود مرا

 .........................................................................................................

واقعا خدا رو شکر که این اشک رو به ما ادما داد تا هر وقت دلت

از زمین و زمان میگیره بتونی اروم شی

وای که اگه اشک نبود من میمردم...